بشرا جان:
۱۳ ساله از تهران
انشا ی مادر
وقتی به دنیا آمدم،تو تنها به من رسیدی و بزرگم کردی.تو تنها به من شیر دادی و تو تنها فرشته ای بودی که من دیدم…
وقتی بزرگ شدم تو تنها از من مراقبت کردی،تو تنها به درس هایم رسیدگی کردی…
میدانم پدر هم همین کار هارو کرد اما من تو را میدیدم….
فرشته ای پر از نور و احساس و مهر،پر از محبت…
بزرگ تر که شدم،به فکرم بودی…به فکر آینده ام…
من تو را خوب میشناسم…خوب…
تو از همان فرشته هایی هستی که خداوند آفریده است.(حوری)
مادر عزیزم،به خاطر تمام زحماتی که برایم کشیده ای از تو سپاس گزارم…
ای بهترین آفریده ی خدا….
بهشت زیر پای مادران است…
روزت مبارک مادر عزیزم…
______________________________________________
zahra250
۱۳ ساله از تهران
انشا:
بسم الله الرحمان الرحیم
خدایا به امید تو
نام انشا: مادر گیتی
هعی روزگار!!!
چه روزگار غریبی ست!
دختری ب دنیا می اید زنی مادر میشود
دختر بزرگ میشود مادر پیر میشود
دختر ازدواج میکند مادر برایش اشک ذوق میریزد
دختر بچه دار میشود مادرش نوه دار میشود
انگاه است ک دختر حوصله ی مادرش را ندارد
مادری ک شب و روز برای فرزندش بیدار ماند
مادری ک وقتی اشک دخترش را میدید ب گریه می افتاد
مادری ک…
هر چه بگویم کم است
با این همه لطف ومهربانی وبخشندگی مادر…در کهن سالی ب خانه ی سالمندان میروند
ببخش مادر ببخش مادر ک نمیدانیم چطور ازت تشکر کنیم
بودجه ات را تامین میکنیم،برایت لباس میخریم،خانه میخریم فکر میکنیم ک خوشحال میشوند اما خودمان هم میگوییم”فکر میکنیم”
نمیدانیم ک مادر کمک مالی نمیخواهد
نمیدانیم ک مادر مال ومنال نمیخواهد
“نمیدانیم” مادر ما لطف و مهربانی وبخشندگی میخواهد
اری درست است همان لطفی ک در کودکی به ماداده
خدایا عاقبت ماومادرم را به خیر کن
____________________________________________
rahajan
۱۳ ساله از کرج
مادر
به نام خداوند جان افرین.به نام ان که فرشته ای را افرید به نام مادر!
مادر؟چه
نام اشنایی!انگار در تمام عمرم این اسم در گوشم زمزمه شده و انچنان ملکه ی
ذهنم شده که برابر این اسم جان برکف می دهم و تمام هستی ام را فراموش کرده
و خالی از بدی و نفرت می شوم!
مادر کسی است که زندگی را به من هدیه کرده!
مادر
کسی است که اگر ذره ای از وجودش غمگین باشد مانند یک شکنجه ی سخت و مانند
کمر بندی است که همواره به قلب و روح من ضربه می زند و اگر ان غمی که در دل
او وجود داشته باشد به اتمام نرسد این شکنجه ی سخت ادامه دارد!
اشکی که
از چشم مادرم می بارد مانند مرواریدی غلتان در زندگی ام می پیچد و تمام
هستی ام را در بر می گیرد و زندگی من را انچنان دگرگون می کند که این کره ی
خاکی مانند اتش شعله ور جهنم می ماند و همه وهمه در ان خواهند سوخت!
این است تعبیر من از کلمه ی با ارزش مادر!
—————————————————-
sara
۱۲ ساله از تهران
مادر (به مناسبت روز مادر)
مادر، کلمه ای ساده است.درکلاس ادبیات،
مادر را جزو کلمات ساده به کار می برند. اما در قلبمان کاملاً برعکس است.
زیبا ترین کلمه برای گفتن، مادر است. مادر یعنی بهشت، مادر یعنی دوست خدا
یعنی همه چیز. واژه ی مادر دوست داشتنی است.اماخودش چه؟ خودش هم به اندازه ی
واژه اش زیباست؟آری آری، صدها برابر. مادر، فرشته ای انسان نماست… او از
همان بهشتی آمده که ما در انتظارش هستیم.
به قول مرحوم خسرو شکیبایی”مادرِ من، مادرِ من تو یاری و یاورِ من…” الحق
که راست می گفت. مادر، زیبا ترین کلمه و مهربان ترین شخص است که همیشه از
من حمایت و حفاظت کرده تا به اینجا رسیده ام که دارم برای بهترین شخص دنیا
انشا می نویسم.مادر عزیزِ من،این را همیشه به یاد دارم و می دانم که موفقیت
های من، دلیلی جز دعاهای تو ندارد.
مادر عزیزم دوستت دارم. با تمام وجود از تو حمایت می کنم و همیشه پشتیبانت
خواهم بود. و این را به یاد داشته باش که من بی تو هیچم. از همه ی زحماتی
که برای من کشیدی، تشکر و قدر دانی می کنم. و همیشه قدر خوبی هایت را می
دانم.
در پایان، امیدوارم همیشه سایه پدر مادر ها بالای سر فرزندانشان باشد و تو
ای مادر من،همیشه سرزنده و خوشحال باشی و هیچوقت از وجود من ناراحت نباشی..
♥….مــــــادر عزیزم دوســــــــــتت دارم…….♥
